عباسعلی کدخدایی: مدتها بود قصد داشتم آنچه را می اندیشم با دیگران در میان بگذارم و دوستان نیز اصرار داشتند اما از آنجا که وقت کافی نبود به تاخیر افتاد تا امروز.
و آنگاه که بر آن شدم تا لبیک گویم، مانده بودم چگونه؟ با دوستان در میان گذاشتم، حاصل این شد که در رسانه های مجازی گام گذارم، باشد تا انشاءالله خیری و ثوابی در افتد. با این نیت که خشت اول را کج نگذارم، مصمم شدم تا نقشه راه را ترسیم کنم تا در آینده گله ای نباشد و کدورتی حاصل نشود. بر این اساس سفر به باغ آسمان را آغاز نموده و پای بر نردبان صعود به گنبد نیلگون نهادیم تا شاید نقطه عطفی باشد در امتداد فراغت و با یک تکه صحبت و رو به سمت کلمات به هنگامه سخن در شهری آشنا واصل شویم که کرسی عقل و دل در آن شکل گرفته و دفتر عقل باز شده تا گوهر اندیشه هفت گنبد افلاک را در نوردد.
اکنون مروری داریم بر پلکان این نردبان معرفت به مثابه عهدی وثیق تا ره گم نشود و کجی پدید نیاید.
یکم: بین عقل و عشق نمی توان یکی را انتخاب کرد اگر چه هر کدام در جای خود مکرم هستند. اگر از قطره ی اندیشه، گوهرها حاصل می شود اما از عشق نیز عجایب دگرگون شده و گفته اند که از این دوگانه، آن بهتر که عقل و عشق سازد:
ای عقل تو به باشی در دانش و در بینش
یا آنکه به هر لحظه صد عقل و نظر سازد(1)
دوم: بر آن نیستم که خطی بنویسم تا نه خود و نه دیگری خواندن نتواند، بلکه قصدم آن است تا بنویسم و بگویم تا دیگران نیز بخوانند و بگویند.
«یکی خط نبشتی که هم خود خواندی و هم خلق و آن خط نبشتی که خود خواندی و نه خلق و آن دیگری خط نبشتی که نه خود خواندی و نه خلق و آن خط سوم من ام(2)»
سوم: اعتقاد داریم که مقصد و هم البته مبداء اوست و دیگر هیچ. اوست مطلب و اوست طالب و آنچه در سینه ها برمی خیزد جملگی را او آراسته چرا که هم حاجت هست و هم حاجت خواسته. اوست که لذت علم و عمل است و باقی بهانه. حور العین آن دنیا همان نان و شوربای این سراست که تا مقصد اینها باشند از او دور خواهیم ماند و آن روز مباد.
چهارم: بر این باوریم که این همه نقش و نگار بر افلاک، فروغی است از رخ او تا حُبّش بر دل اوفتد و ای دریغ اگر او جلوه نماید و ما نابینا باشیم. و دعا کنیم تا به قول حضرتش ابصر بها باشیم و نه ابصر الیها(3) که حاصل اول بصیرت است و آگاهی و حاصل دوم نابینایی و تمام. پس بکوشیم تا با دل شویم و او را ببینیم و نه بی دلی که او را نمیبیند چرا که فرموده هو معکم اینما کنتم(4).
بی دلی در همه احوال خدا با او بود
او نمی دیدش و از دور خدایا می کرد(5)
پنجم: با خود اندیشده ام که برای رسیدن به گنبد هفت آسمان نردبانی لازم است از همان جنس تا بتوان بر پلکان آن تکیه کرد و بشنویم ندایی را که میگوید:
گر مجرمی بخشیدمت وز جرم آمرزیدمت
فردوس خواهی دادمت خامش رها کن این دعا(6)
اين نردبان همان قلم است كه اول خلقت خداست(7) و او جل و علا بدان سوگند خورد(8) و محمد(صلي الله عليه و آله و سلم) كلام او را بدان نبشت. كه گر به شكر و مدحت او و در راه مرضيّ رضايش به تحرير درآيد تو را به بلنداي گنبد هفت آسمان كشاند و گر به شكوِه و ناسپاسي او و در طريق مغضوبش بچرخد تو را به زير كشد و خوار و زبون گرداند.
ششم: بر اساس احترام به همه دوستان بی نهایت سپاسگزار خواهم شد چنانچه نظرات شما را داشته باشم و از ديدگاه ها و پيشنهادات تان بهره برم و مهمتر آنکه بتوانم در اختیار دیگر علاقه مندان قرار دهم اما با یک شرط کوچک و آن اینکه این نقدها و نظرات ارزشمند در بر گیرنده توهین، افترا و یا تمسخر دیگران نباشد، در غیر اینصورت و با عرض شرمندگی هم به لحاظ قانونی و شرعی و هم به لحاظ اخلاقی از باز نشر آنها جلوگیری خواهد شد.
1- ديوان شمس تبريزي
2- همان
3- خطبه 81 نهج البلاغه نسخه سید علی نقی فیض السلام: ( وَ مِنْ كَلامٍ لَهُ عَلَيْهِ السَّلامُ ) فِى صِفَةِ الدُّنْيا: ... وَ مَنْ أَبْصَرَ بِها بَصَّرَتْهُ، وَ مَنْ أَبْصَرَ إِلَيْها أَعْمَتْهُ: كسي كه به عبرت به دنيا نگريست، دنيا او را بينا و آگاه نمود و كسي كه به زينت و آرايش دنيا نگاه كرد، دنيا او را نابينا گردانيد.
4- سوره مباركه حدید، بخشي از آيه 4: ... و او در هر كجا كه باشید، با شما است...
5- ديوان حافظ
6- ديوان شمس تبريزي
7- تفسير قمي ج 2 ص 198: عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ(ع) قَالَ: أَوَّلُ مَا خَلَقَ اللَّهُ الْقَلَمُ.
8- سوه مباركه قلم، آيه 1: ن وَالْقَلَمِ وَمَا يَسْطُرُونَ.
دیدگاهها
خداوکیلی نتیجه بررسی شورا از طرح تعیین تکلیف کارشناسان بیمه کشاورزی را زودتر اعلام فرمائید.
با تشکر
_ وفق بند 2 اصل 110 قانون اساسي، نظر مجمع تشخيص مصلحت نظام به شمارة 0109/97111 مورخ 1397/03/14 در خصوص طرح مذكور عيناً جهت اقدام لازم ارسال ميگردد.
خوراکخوان (آراساس) دیدگاههای این محتوا